۱۳۹۰ بهمن ۲۱, جمعه

روز 25 بهمن اگر تانک شرمن و تیربار ژ3 هم به به خیابانها بیاورند باز به خیابانها می آییم و عقب نشینی نمیکنیم


روز 25 بهمن در هر شرایطی به خیابانها می آییم .
شاید این تنها فرصت برای ما باشد تا بتوانیم پیش از آغاز سال نو از شر و ستم این حکومت استبدادی رهایی یابیم .
خواش میکنم از سخن گفتن نا امیدانه بابت این روز جدا خودداری فرمایید . راهنمایی ها تجربیات و سایر موارد و احتیاط ها باید رعایت شود و شرط اول برای این روز حفاظت جان خود است و حتی اگر برای حفظ جان خود تظاهرات سکوت پیشه کنیم . اما در عوض نباید توقع پذیرایی با گل و شیرینی از طرف حکومت را داشته باشیم بدون شک در آن روز درگیری صورت خواهد گرفت اما مهم این است که بتوانیم به هدف خود برسیم و اگر بخواهیم از تیر دشمن هراس داشته باشیم بدون شک باید تا سالهای سال زیر پاهای خامنه ای عزت و جان خود را از دست بدهیم .
امیدوارم در این روز شما عزیزان رو ببینم و بتوانیم در کنار هم به آزادی نهایی دست یابیم و ما هیچ چیزی کمتر از عربها نداریم . جدا از اینکه عربها چه هدفی دارند و حکایت سی و سه سال پیش ما را تکرار میکنند اما مهم این است که اتحاد دارند و اتحادشان با قرار گرفتن جلوی آماج گلوله نیز از بین نرفته است و ما از نسل آرش و مازیار و از فرزندان کورش بزرگ هستیم و خون غیرت نادرشاه و رضا خان در رگهای ما جریان دارد .
حتی اگر تانک و هزاران گلوله در انتظار ما باشد نباید میدان را خالی کنیم اما باز هم تکرار میکنم در کنار حفظ امنیت خود .
روز 25 بهمن یادمان نرود .
اگر ایرانی هستیم این روز را فراموش نکنیم .

۱۳۹۰ بهمن ۱۹, چهارشنبه

دادن کاپیتولاسیون به مستشاران امریکا یک دروغ بزرگ / فروزان جهرمی (بخش دوم و پایانی )

در جستار پیشین روند بستن قراردادهای ایران با امریکا را تا نخست وزیری هژیر مشاهده کردیم و دیدیم که چون هژیر از نظر دولت انگلستان مناسب نبود زیرا :1- او در کابینه قوام السلطنه وزیر دارایی بود،ودر همان کابینه قرارداد  بکار گیری مستشاران امریکایی بسته شد. 2-دیگر اینکه هژیر برای بکارگیری از حق مردم ایران از بهره برداری از نفت جنوب درصدد اجرای تنظیم لایحه ای مشتمل بر 25 مورد از تخلفات اساسی و غیر قابل انکار شرکت نفت ایران و انگلیس از مفاد قرارداد 1933 را از آن شرکت درخواست کرده بود که نمایندگان خود را برای گفتگو در مورد این تخلفها به ایران بفرستد. و برای همین هم دیدیم که چگونه انگلیس آشوب و بلوا به پا کرد تا هژیر با اینکه بیشترین آرا را آورده بود پس از 5 ماه از کار کناره گیری کرد. اکنون به ادامه جستار می پردازیم:
زمان پسین برای درخواست تمدید قرارداد گفته شده، پیش از شهریور 1331 و زمان امضای تمدید قرار داد 29 اسفند 1331(20مارس 1953) بود و جالب اینجاست که هر دو کار را نخست وزیر وقت، یعنی دکترمحمد مصدق بدون سر و صدا به انجام رسانده است.
توضیح کوتاهی در این مورد
همانگونه که دیدیم، دولت امریکا از دولت های روس و انگلیس  پیروی کرده و در تصرف ایران شرکت نمود، یعنی در اواخر جنگ جهانی دوم. پس از آن یکسری قرارداد دوجانبه و محرمانه با دولت ایران بست، که به موجب این قراردادها که آخرین آن در تاریخ 6اکتبر 1947(13مهرماه1326)در کابینه قوام السلطنه توسط وزیر جنگ این کابینه و سفیر کبیر امریکا به امضا رسید،به مستشاران و کارکنان گروههای نظامی امریکا در ایران انواع مصونیت ها و امتیازها داده شد.


دولت هایی که چنین قراردادهای محرمانه ای در مورد همکاری نظامی با امریکا بسته اند، پنهانی بودن آنها را به صلاح دولت و ملت دانسته و به استناد پاره ی آخر اصل24 قانون اساسی مشروطیت، از انتشار آنها و درخواست طرح و تصویبشان در مجلس شورای ملی خودداری کرده بودند.
اصل24 قانون اساسی مشروطیت:بستن پیمان نامه ها،سندهای سیاسی(مقاوله نامه ها)،دادن امتیازات بازرگانی و صنعتی و کشاورزی و...چه اینکه از سوی درون ایران باشد و یا برون از ایران، بایدبه تصویب مجلس شورای ملی برسد به جز پیمان نامه هایی که پنهان نمودن آنها به صلاح دولت و ملت باشد.اما چون پنهان ساختن پیمان نامه ها به موجب اصل 24 نام برده شده به بهانه صلاح دولت و ملت نمی توانسته است ابدی باشد از برای همین اصل 52 متمم قانون اساسی مشروطیت وظیفه های این گونه پیمان نامه ها را روشن می سازد.
اصل52متمم قانون اساسی مشروطیت:پیمان نامه هایی که برابر با اصل 24 قانون اساسی در تاریخ 14 ذیقعده 1324 پنهان نمودن آنها لازم  باشد، پس از اینکه آن دشواری ها از بین رفت و همینکه منافع و امنیت کشور بایسته بود، با توضیحات لازم از سوی پادشاه به مجلس شورای ملی و سنا داده می شود.
همچنانکه پیش از این نیز اشاره شد، محمدرضاشاه پهلوی در آغاز پادشاهی خود تا چندین سال نفوذی در کابینه های وقت و در تعیین سیاست و اداره امور کشور نداشت، و در دادن مصونیت قضایی نا محدود به مستشاران امریکایی، دارای دخالتی موثر و تعیین کننده نبوده است.
با تنظیم و تصویب کنوانسیون مربوط به روابط سیاسی بین دولت ها، از سوی سازمان ملل متحد در وین، که در تاریخ 18آوریل 1961(29 فروردین1340) به امضای نماینده ایران نیز رسیده بود، بهانه خوبی بدست شاه و دولت ایران افتاد که در جهت متعادل کردن مصونیت های داده شده به مستشاران نظامی با بلندپایه گان سفارت امریکا به گفتگو بپردازند.
توضیح کوتاهی در مورد کنفرانس وین و ماده گفته شده
کنفرانس وین برای روشن ساختن وضع خدمت ماموران دولتی در کشورهای دیگر تنظیم شده است و امتیازاتی که هر دولت به موجب آن به ماموران فرستاده شده از سوی سایر کشورها می دهد،متقابل می باشد.بدین معنی که همان مزایا را درست در مورد ماموران فرستاده شده خود از سایر کشورها دریافت می دارد.
برای مثال هم اکنون دولت جمهوری اسلامی با حدود 80 کشور جهان روابط سیاسی دارد. با این معنی که در حال حاضر ایران در این 80 کشور دارای سفارتخانه است و هزاران نفر ایرانی به عنوان دیپلمات و مامور سیاسی(با گذرنامه سیاسی) و یا به عنوان کارمند اداری و فنی(با گذرنامه خدمت)در سایر کشورها به خدمت سرگرم هستندو از مصونیت ها و مزایای مندرج در کنوانسیون وین استفاده می نمایند و در برابر به همان تعداد سفارتخانه از کشورهای بیگانه در تهران وجود دارد و هزاران نفر خارجی با استفاده از همان مزایا و مصونیت ها سرگرم خدمت می باشند.
اکنون اگر بتوان مزایا و مصونیت های داده شده به «کارمندان اداری و فنی» را «کاپیتولاسیون» (Capitulation) نام نهاد، در این صورت باید گفت که مزایا و مصونیت های داده شده به دیپلمات ها و ماموران سیاسی ایران در 80 کشور جهان، تمام این کشورها را بصورت مستعمره ایران درآورده است!!! زیرا که مصونیت ها و مزایای دیپلمات ها و ماموران سیاسی ایران در سایر کشورها بمراتب بیش از«کارمندان اداری و فنی» است.
این کنوانسیون را نماینده ایران در اتریش در تاریخ 18آوریل1961 برابر با (29فروردین ماه1340) امضا کرده، و در تاریخ 3اکتبر1964 برابر با(21مهرماه1343) در مجلس شورای ملی مورد تصویب نهایی قرار گرفته و به آگاهی دولت رسیده است.
به موجب این قرارداد و یا کنوانسیون گفته شده، بطورکلی فرستادن افرادی از سوی دولت خود در دراز مدت و یا کوتاه مدت برای خدمت در کشور دیگر برای حفظ منافع و توسعه روابط کشورشان در زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، و از این گونه، با کشور جای خدمت«ماموریت» نامیده می شود.
در آن کنوانسیون، از« سفیر» به عنوان «رییس ماموریت» نام برده شده و سایر«کارکنان ماموریت» به سه گروه تقسیم شده اند:
1- کارمندان سیاسی , 2-کارمندان اداری و فنی ,  3-خدمه مامور
 گروه نخست،رییس ماموریت یعنی سفیر نیز در زمره آنان است،دیپلمات شناخته می شوند و دارای گذرنامه سیاسی هستند که از مصونیت های سیاسی و امتیازات و مزایای در خور توجهی برخوردار می باشند. ولی اعضای گروه دوم(کارمندان اداری فنی) است که مستشاران نظامی امریکا در زمره آنان شمرده می شود.
گروه سوم یعنی خدمه ماموریت غیر سیاسی به شمار می روند و گذرنامه خدمت در اختیار دارند، دارای امتیازات و مزایای کمتری هستند، که معمولن به صورت متقابل تعیین می گردد.
برای مثال در همان قانون ماده جنجال برانگیز گفته شده،که در ادامه خواهیم دید، مستشاران نظامی امریکا از مصونیت ها و معافیت های مربوط به«کارمندان اداری و فنی» برخوردار شده اند و در همان زمان نیز یکنفر ماشین نویس که از سوی دولت ایران در سفارت ایران در واشنگتن کار می کرده است، خود بخود جز«کارمندان اداری و فنی» شمرده می شده در برابر از همان مصونیت ها و معافیت ها برخوردار بوده است. و هریک از این دو نفر یعنی (مستشار نظامی امریکا در ایران و ماشین نویس ایرانی در سفارت ایران در امریکا) در صورت انجام دادن جنایتی در کشور جای ماموریتشان در همان کشور می توانسته اند آنها را بازداشت و محاکمه و کیفر بدهند.
با این ترتیب هیچگونه امتیاز کاپیتولاسیونی نه از سوی دولت ایران به امریکا و نه از سوی دولت امریکا به ایران داده نشده است.
متن قانون پروانه بهره برداری مستشاران نظامی امریکا از مصونیت ها و معافیت های نوشته شده در کنوانسیون وین:
این ماده که نخست در تاریخ 26 جولای1964(3 امردادماه 1343) در مجلس سنا و سپس در تاریخ 13 اکتبر1964(21مهرماه1343)در مجلس شورای ملی تصویب گردید و همزمان پس از امضا و مهر محمدرضا شاه برای اجرا به دولت ابلاغ شده بود، این همان قانونی است که از سوی مخالفان به نام «کاپیتولاسیون» موسوم گردید و از آن برای هجوم و مخالفت با محمدرضاشاه مورد سواستفاده قرار گرفت.
باز نمودن ماده مصوب 13اکتبر1964 (21مهرماه1343)
همانگونه که گفته شد و در متن ماده نیز به روشنی دیده می شود، سرپرست و کارکنان گروه های مستشاران نظامی امریکا، تنها از مصونیت ها و معافیت های «کارمندان اداری و فنی» موضوع بند(و)ماده یکم قرارداد وین برخوردار شده اند.
متن یکم و بند(و) قرارداد وین، که اصطلاح های نوشته شده در آن را تعریف کرده است چنین می باشد:
ماده یکم- در این قرارداد معنی های اصطلاح های زیر را به گونه ای روشن می سازد که در پایین آمده است:
الف- اصطلاح (رییس ماموریت) یعنی شخصی که از سوی کشور فرستنده مامور انجام وظیفه در این سمت می شود.
ب- اصطلاح(اعضا ماموریت) یعنی سرپرست ماموریت و کارکنان ماموریت
ج- اصطلاح( کارمندان ماموریت) یعنی(کارمندان سیاسی) (کارمندان اداری و فنی) و
(خدمه ماموریت).
د-اصطلاح(مامورسیاسی) یعنی آن دسته از کارمندان ماموریت که دارای سمت سیاسی (دیپلمات) می باشند.
ه-اصطلاح(کارمندان سیاسی) یعنی سرپرست ماموریت یا یکی از کارمندان سیاسی ماموریت.
و-اصطلاح(ماموران اداری و فنی) یعنی آن دسته از(کارمندان ماموریت) که در اموراداری و فنی ماموریت کار می کنند.
ز- اصطلاح(خدمه) یعنی آن دسته از کارکنان ماموریت که در امور خانگی ماموریت کار می کنند.
ح- اصطلاح( خدمتکار شخصی) یعنی کسانیکه خدمتکار یکی از اشخاص ماموریت بوده، و مستخدم کشور فرستنده نمی باشد.
ط- اصطلاح(اماکن ماموریت) یعنی ساختمان و یا قسمتهایی از ساختمان و زمین چسبیده به آن که مالک آن هر که باشد، برای انجام م هدف های ماموریت از جمله برای جایگاه زندگی(سرپرست ماموریت) مورد استفاده قرار گیرد.
میزان مزایا و مصونیت های مربوط به کارمندان اداری و فنی
اکنون که از متن بند(و) ماده یکم قرارداد وین و ویژگی های «کارمندان اداری و فنی» که مستشاران نظامی امریکا در ردیف آنان قرار گرفته اند، آگاهی یافتیم، باید ببینیم که این کارمندان بموجب قرارداد نام برده شده دارای چه معافیت ها و مصونیت هایی می باشد.
بند2 از ماده37- پیشنهاد برقراری مزایا برای کارمندان اداری و فنی
ماده37- کارمندان اداری و فنی ماموریت ، همچون بستگان آنها که اهل خانه آنها هستند به شرط آنکه تبعه کشور پذیرنده، و یا ماندگاری همیشگی آن کشور نباشند از مزایا و مصونیت های نوشته شده در مواد 29 تا35 بهره مند خواهند بود. ولی مصونیت از صلاحیت مقامات دولت پذیرنده در امور مدنی اداری موضوع بند یکم ماده 31 شامل کارهای خارج از وظایف آنها نخواهند شد.
 اشخاص گفته شده همچنین از مزایای گفته شده در بندالف ماده 36 در موارد اشیایی که برای منزل خود وارد می کنند، استفاده خواهند نمود.
و اما چون دادن تمام امتیازها و مصونیت های سیاسی به «کارمندان اداری و فنی» کاری غیر منطقی به نظر می رسیده است، از این روی اکنون بیشتر کشورها بموجب بند یک از ماده 32 کنوانسیون که با توضیحی که در زیر آمده به دولت های فرستنده مامور اختیار کناره گیری از آن مزایا و مصونیت ها را داده است، بطور متقابل کناره گیری خود را از حق مصونیت قضایی در امور جزایی در مورد«کارمندان اداری و فنی» اعلام داشته اند. و سفارت امریکا نیز به نمایندگی از سوی دولت آن کشور همین کناره گیری را آشکارا در مورد مستشاران نظامی امریکایی آگاه ساخته بود.
ماده32-دولت فرستنده می تواند انصراف خود را از مصونیت قضایی نمایندگان سیاسی و اشخاصی که بر بر طبق ماده 37 از مصونیت برخوردار می شوندبه آگاهی برساند.
متن آگاه ساختن، انصراف سفارت امریکا از مصونیت قضایی در مورد جنایات ارتکابی بوسیله ی مستشاران امریکایی:
در پی تصویب ماده یکم قانون دادن مصونیت ها و مزایای مربوط به «کارمندان اداری و فنی» نوشته شده در بند(و) ماده یکم کنوانسیون وین به مستشاران نظامی امریکا وزارت امور خارجه ایران در تاریخ 9 دسامبر1964(18آذرماه 1343) در دو بخش یادداشت به شماره های 9760 و 9762 موضوع را به آگاهی سفارت امریکا در تهران رسانده است.
سفارت امریکا در پاسخ این دو یاداشت، در نامه ای که، درست همانند آن در اینجا آورده شده بسیار آشکار و رسمی به آگاهی رسانده است که:
بلندپایه گان دولت امریکا از هر گونه درخواست بلندپایه گان دولت ایران برای چشم پوشی از مصونیت سیاسی در موارد دارای اهمیت ویژه با علاقه مندی کامل استقبال خواهد نمود.
متن نامه سفارت امریکا:شماره 282تهران9دسامبر1964
سفارت امریکا در تهران، تشکرات و ارادات(سپاسگزاری) صمیمانه خود را تقدیم وزارت امور خارجه پادشاهی ایران می نماید و احترامن دریافت یاداشت های شماره 9760 و شماره 9762، هر دو مورخ 9 دسامبر1964 آن وزارتخانه، و در پاسخ به یاداشت شماره299 مورخ 18دسامبر1963 این سفارتخانه را به آگاهی می رساند و تایید می نماید که یاداشت های نام برده شده در بالای آن وزارتخانه به هر روی از سوی ما، در حکم پاسخی مطلوب و پذیرفتنی به یاداشت شماره423 مورخ19 مارس 1962 میلادی این سفارتخانه محسوب می شود.
در خصوص این تبادل یاداشت ها و هم آهنگ با آن بر اساس شرایط گفته شده در ماده32 «پیمان نامه وین» این سفارت خانه خوشوقت است به آگاهی برساند که بلندپیگان دولت امریکا از هرنوع درخواست بلند پایه گان دولت پادشاهی ایران، با علاقه مندی کامل استقبال خواهد نمود و تایید می شود که موارد دارای اهمیت ویژه در این خصوص، موارد مربوط به جنایات مشخص و واقعن سزاوار سرزنش خواهند بود و جز این نیست.
سفارت امریکا در تهران از زمان بدست آمده استفاده نموده، یکبار دیگر عالیترین مراتب احترام ها و سپاس های خود را تقدیم آن وزارتخانه می نماید.( سفارت امریکا در تهران)
مخالفان شاه و تفسیرگران ناجوانمرد تنها بند(2) از ماده(37) در مورد دادن تمام مزایا و مصونیت های پیشنهادی در مورد «کارمندان اداری و فنی» را بعنوان مزایای قطعی آنان نام برده اند، اما از اینکه دولت های امریکا و ایران با ستناد، اختیار بدست آمده از (بند1) از ماده(32) عملن و بطور رودرو از دادن این مزایا به «کارمندان اداری و فنی» یکدیگر خودداری کرده اند، اصلن هیچ سخنی بمیان نیاورده اند.
              پایان
منابع
اسناد معاهدات دو جانبه ایران با سایر دول/ دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی جلد 2
نخست وزیر ایران از مشیرالدوله تابختیار/دکتر باقر عاقلی
زندگی سیاسی قوام السلطنه/جعفر مهدی نیا
یادداشت های سیاسی حسن ارسنجانی

دادن کاپیتولاسیون به مستشاران امریکا یک دروغ بزرگ / فروزان جهرمی (بخش اول)

در روز چهارم آبان ماه 1343 خورشیدی خمینی سخنرانی خود را در قم در مورد قانونی که او آن را به اشتباه کاپیتولاسیون نام نهاده بود ایراد کرد.و از زمانی که جمهوری اسلامی بر ایران حاکم شد در 13 آبان که سالروز تبعید او به ترکیه به دلیل همان سخنرانی می باشد رسانه های گروهی در مورد این قانون با همان عنوان اشتباه کاپیتالاسیون سخن به میان می آورند.
وهمچنین کسانی با ادعای روشنفکری  از این نظریه اشتباه پشتیبانی کرده و قانون تصویب شده را مصونیت ها و مزایای مربوط به کاپیتالاسیون به مستشاران نظامی امریکا می دانند به همین دلیل باید به بررسی واقعیتها و درستی ها پرداخت.

تاریخچه کلی از آغاز روابط سیاسی و نظامی ایران با امریکا
نخستین پیمان برای برقراری روابط سیاسی بین ایران و امریکا به نام پیمان دوستی و بازرگانی در تاریخ 13 دسامبر 1856(22آذر1235) در قسطننطنیه، بین فرخ خان غفاری، ملقب به امین الملک ایلچی سفیرکبیر ایران در فرانسه و کارول مسپتس، وزیر مختار امریکای شمالی در دربار عثمانی منعقد گردیده است.
بموجب ماده 2 این پیمان دولت امریکا از حقوق مربوط به کشورهای کامله الوداد برخوردار شده که منظور از این اصطلاح همان مقرارت «کاپیتالاسیون» بوده است.
با اینکه این پیمان در تاریخ 16فوریه1857(28بهمن ماه1235)به توشیح ناصرالدین شاه رسید و از نظر ایران باید به آن عمل می شد، اما دولت امریکا تا نزدیک به 26 سال پس از آن در مورد برقراری روابط با ایران اقدامی به عمل نیاورده است.
در تاریخ 5اوت1882(14امرداد1261) کنگره امریکا قانون تاسیس سفارت در تهران را به تصویب رسانید و چند ماه پس از آن در ژانویه سال 1883(دی ماه 1261) نخستین سفیر امریکا در ایران تعیین و به تهران فرستاده شد.
نخستین وزیر مختار ایران در امریکا نیز حسینقلی خان صدرالسلطنه، پسر چهارم میرزاآقاخان نوری، بوده که در ژوئن سال1888(تیرماه1267) به این سمت برگزیده شد و به آن کشور روانه گردیده است.چون این شخص در سال پیش از  رسیدن به این مقام به حج رفته بود در زمان رفتن به محل ماموریت خود از سوی ناصرالدین شاه به لقب (حاجی واشنگتن) ملقب گردیده است. ورود او  به واشنگتن با نخستین عیدقربان پس از حاجی شدن همزمان بوده، که به عنوان نخستین اقدام خود در امریکا به اجرای مراسم قربانی گوسفند در محل سفارتخانه دست زده است.
از آن تاریخ تا زمانیکه پادشاهی به خاندان پهلوی منتقل گردیده است، به دو مورد ماجرای جنجال برانگیز استخدام دو هیئت مستشاری از امریکا بر می خوریم، که نخست به ریاست مورگان شوستر 1911میلادی   (1290خورشیدی)و مورد دیگر به ریاست آرتورمیلیسپود1922میلادی(1301خورشیدی) بوده است.
هرچند که استخدام گروه دوم پس از کودتای 1299 انجام شده و تا نزدیک دوسال پس از آن از به پادشاهی رسیدن رضاشاه ادامه داشته است، اما در طول پادشاهی این پادشاه هیچ مستشار امریکایی برای ایران استخدام نشده است.
در زمان پادشاهی محمدرضاشاه نخستین مستشاران امریکایی که به ایران دعوت شدند گروهی بریاست آرتورمیلیسپو بود. لایحه استخدام این شخص در تاریخ 12 نوامبر1942(21 آبان 1321)در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. اما پس از دو سال به دلیل اختلافاتی که با دولت ایران پیدا کرده بود،از کار برکنار گردید و استعفایش در تاریخ فوریه 1945(19 بهمن1323) از سوی مجلس شورای ملی پذیرفته شد. ترتیب استخدام آرتورمیلیسپو و گروه مستشاران زیر نظر او هر دوبار( چه در دوران احمدشاه قاجار و چه در زمان محمدرضاشاه پهلوی) هنگامی داده شده که میرزا احمد قوام، قوام السلطنه به عنوان نخست وزیر خدمت می کرده است.
حسن ارسنجانی در یاداشت های سیاسی خود در این رابطه چنین نوشته است:
قوام السلطنه عقیده داشت که امریکا هیچگونه خطر استعماری برای ایران ندارد، زیرا میان ایران و امریکا اقیانوس ها فاصله است در حالیکه انگلیس و روسیه برای بلعیدن ما دهان باز کرده اند، امکان ندارد که دولت سومی از جمله امریکا بتواند ایران را زیر سلطه خود درآورد.
در دوره دوم زمامداری خود پس از شهریور 1320 در سال 1321 از نو به فکر جلب سیاست امریکا افتاد او موافقت کرد در دوره اشغال نظامی ایران از سوی شوروی و انگلیس، ارتش امریکا به ایران بیاید.
او در دوره چهارم زمامداری خود در سال 1324 همین سیاست را پیگیری کرد و برای تحقق برنامه 7ساله، از کارشناسان امریکایی دعوت نمود، او کوشش کرد که با استقراض از بانک بین المللی برنامه7ساله خود را به مرحله اجرا درآورد، ولی عمر دولت او کفاف نداد.« زندگی سیاسی قوام السلطنه تالیف جعفرمهدی پیرنیا»  
یک بار دیگر قوام السلطنه در تاریخ 26 ژانویه1946( 6 بهمن 1324) به نخست وزیری انتخاب گردید. او در این دوره از نخست وزیری خود که ایادی روسیه آذربایجان را بصورت خودمختار درآورده بودند، موجبات تخلیه ایران را از نیروهای بیگانه و بازگرداندن آذربایجان را بایران فراهم ساخت.
در26 مهرماه1326 گفتگوهای قوام السلطنه  به نتیجه رسید و دولت با انعقاد پیمان محرمانه نظامی با امریکا، به مستشاران نظامی آن کشور حق انحصاری دخالت در ارتش ایران را داد. رادیو لندن خبر بستن قرارداد محرمانه نظامی ایران و امریکا را  پخش کرد، سفارت شوروی دست به اعتراض زد،دولت قوام تکذیب کرد، اما انگلیسی ها از آرشیو ثبت قراردادهای سازمان ملل، قرارداد را به صفحه های روزنامه ها کشاندند. چنین بود که شرایط برای سقوط دولت قوام آماده شد.
در تاریخ 6اکتبر1947(13 مهرماه 1326) به دستور قوام السلطنه نخست وزیر وقت، بین محمودجم که وزارت جنگ را بر عهده داشته، به نمایندگی از سوی دولت ایران و ژرژآلن سفیرکبیر امریکا به امضا رسیده است.(این قرارداد در صفحه های64 تا 70جلد دوم کتاب اسناد معاهدات دوجانبه ایران با سایر دول، منتشره توسط دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، زیر عنوان سند شماره20 درج شده است) ماده 24-تا مدتی که این قرارداد یا تمدید آن معتبر است، دولت ایران هیچگونه مامورین خارجی دیگر را برای انجام هیچگونه وظایف مربوط به ارتش ایران استخدام نخواهد نمود. مگر با توافق نظر مشترک میان دولت های امریکا و ایران.
بموجب ماده 11 قرارداد، اعضای هیئت مستشاران نظامی در صورت تخلف از قوانین و مقرارت دولت ایران ممکن است از خدمت در ارتش ایران معاف گردند در این صورت تخلف از قوانین و مقرارت دولت ایران ممکن است از خدمت در ارتش ایران معاف گردند در این صورت تنها استحقاق دریافت هزینه  برگشت به آمریکا را خواهند داشت.
بموجب سند مندرج در صفحه 966 جلد 5 اسناد محرمانه وزارت امورخارجه امریکا مربوط به سال 1947 میلادی، در همان روزی که قرار داد اعزام افسران و سربازان جدید امریکایی بین ژرژآلن سفیرکبیر امریکا در ایران و محمودجم وزیر جنگ ایران به امضا رسیده است این دو نفر قرارداد استخدام مستشاران گذشته را نیز در همان تاریخ6 اکتبر1947( 13مهرماه1326) مفاد جدید را تمدید کرده اند.
بطوریکه می بینید، پیش از اینکه محمدرضاشاه پهلوی در حکم وزنه سنگین، ترازوی سیاست ایران جلوه گر شود، در زمان نخست وزیری قوام السلطنه که بیش از هر نخست وزیر دیگری نسبت به شاه بی اعتناعی می کرده است، پای مستشاران امریکایی به ایران باز شده، و آنان از هر نوع مصونیت و مزایایی برخوردار شده بودند.
بموجب همان سند مندرج در صفحه964 جلد5 اسناد محرمانه وزارت خارجه امریکا و نیز بموجب مواد 2و3 قرارداد مورد بحث قرار بود که این قرارداد تا تاریخ 20 مارس 1949 میلادی(29اسفندماه 1327)به قوه خود باقی باشد، و دولت ایران در صورت تمایل به تمدید آن می بایست پیشنهاد خود را نوشته پیش از تاریخ 21 سپتامبر 1948میلادی(30 شهریور 1327) به دولت امریکا تسلیم نماید و دولت امریکا نیز موظف بود که پیش از تاریخ دسامبر1948(29 آذر 1327) اقدام نماید.
اعلام تمایل ایران به تمدید قرارداد پیش از تاریخ(30شهریورماه1327) در زمان نخست وزیری عبدالحسین هژیر و توسط سپهبد امیراحمدی انجام شده است.
عبدالحسین هژیر از نظر دولت انگلستان، یکی از بدسابقه ترین افراد بود، زیرا که او در کابینه قوام السلطنه(همان کابینه ای که قرارداد استخدام مستشاران امریکایی را بست) وزارت دارایی را به عهده داشت. از سوی دیگر عبدالحسین هژیر در مورد استیفای حقوق ملت ایران از نفت جنوب در صدد اجرای تنظیم لایحه ای مشتمل بر 25 مورد از تخلفات اساسی و غیرقابل انکار شرکت نفت ایران و انگلیس از مفاد قرارداد 1933 را، از آن شرکت درخواست کرده بود، که نمایندگان خود را برای گفتگو در مورد تخلفات در اجرای قانون تصویب شده به ایران بفرستند.
به این ترتیب چون آشکار بود کهاو در این دوره از نخست وزیری، با پشتیبانی شاه به اقدامات گذشته خود در سمت و سوی طرفداری از امریکا و مخالفت با انگلیس ادامه خواهد داد، از جمله استیفای حقوق از دست داده شده ی ملت ایران از نفت جنوب را پی گیری خواهد کرد، همچنین تمایل دولت ایران به تمدید استفاده از مستشاران امریکایی را اعلام خواهد کرد، بنابراین جای هیچگونه شگفتی نیست، از همان روزی که مجلس شورای ملی به او ابراز تمایل نمود، انگلواسلامیست ها و سایر انگلوفیل ها تمام ایادی خود را در تمام جبه ها بر علیه او بسیج کنند.
ساعت11 صبح روزی که هژیر در کاخ منتظر فرمان نخست وزیری خود بود، عده بسیاری از طبقه های مردم و بویژه دانشجویان حقوق و فنی با صف های منظم در میدان بهارستان گردآمدند و ضمن دیدار با نمایندگان اعتراض خود را نسبت به تمایل مجلس به نخست وزیری هژیر بیان نمودند. بازاری ها و اصناف با صلاح دید و راهنمایی آیت..کاشانی مغازه های خود را تعطیل و در میدان بهارستان اجتماع کردند، و ضمن ایراد سخن نمایندگان مجلس را به باد ناسزا گرفتند...به دستور دولت و ریس مجلس، پلیس برای پراکنده ساختن مردم وارد معرکه شد. تیراندازی آغاز گردید و مردم تظاهر کننده نیز با چوب و چماق به پلیس حمله کردند.
روز چهارم نخست وزیری هژیر، چند هزار بازاری و روحانی در حالیکه قرآن بر سر داشتند، به رهبری سیدمجتبانواب صفوی، رییس فداییان اسلام، در میدان بهارستان علیه هژیر تظاهرات پرداختند و اعلامیه  بسیار تند آیت...کاشانی علیه نمایندگان مجلس بین مردم تهران پخش شد.
هنگامی که هژیر وزیران خود را به مجلس شورای ملی معرفی می کرد،در لژ تماشاچیان مجلس تظاهرات شدیدی علیه او بر پا بود و صدای مرگ بر هژیر مزدور و بی دین در فضای تالار آشکار مجلس تنین انداز گردید.
در همین جلسه حسین مکی، ابوالحسن حائری زاده، عبدالقدیرآزاد و رحیمیان، در باره زدوخوردهای چند روز گذشته علیه او اعلام جرم کردند.(نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار-دکترباقر عاقلی ص 50/248) عبدالحسین هژیر در برابر فضایی که مخالفین برای او ساخته بودند، با وجود بیشترین آرا آورده بود پس از 5 ماه در27اکتبر 1948(آبانماه 1327) از کار کناره گیری کرد...
ادامه دارد...

۱۳۹۰ بهمن ۱۷, دوشنبه

سرنوشت مرقد امام در تهران پس از سقوط رژیم چه می شود ؟

نزدیک به 22 سال از درگذشت یکی دیگر از دیکتاتوران جهان به نام ملا روح الله خمینی میگذرد اما کماکان مرقد و ساختمان قبر این مرد در حال ساخت و تکمیل از پول نفت ملت میباشد . و بسیار بسیار بابت این بنا خرج شده است تا بتوانند در مغز نسل آینده بگنجانند این هم یکی از امامان معصوم شیعیان بوده است در این میان یک دفعه رژیم سقوط میکند ودر به در میشود و این آرامگاه مورد توجه خیلی ها می شود که باعث بدبختی ایران را این مرد بی سواد حوزه علمیه ای میدانند حالا چه اقداماتی پس از سقوط این رژیم بر سر مزار خمینی خواهد آمد ؟
پیش بینی می شود :
1 : مرقد خمینی تبدیل می شود به یک توالت عمومی .
2 : مرقد خمینی را همان بلایی به سرش می آورند که بر سر قبر کشته شدگان مجاهدین خلق در آورند یعنی اینکه روی جسد خمینی کسان دیگر را خاک میکنند تا چیزی بعنوان یادبود از وی باقی نماند .
3 : خمینی را نبش قبر میکنند و جسد وی را انتقال میدهند به لبنان یا درهندوستان و در زادگاهش به خاک سپرده شود .
4 : اینقدر مشکلات وجود دارد که به قبر خمینی نمرسه و هیچ اقدامی نسبت به قبر او انجام نمیدهیم .
نظر شما چیست ؟؟

۱۳۹۰ بهمن ۱۳, پنجشنبه

74 کشته در مصر برای یک مسابقه فوتبال – نشانه " شهر هرت " بودن یک مملکت اسلامی

74 کشته و در مجموع 1074 کشته و زخمی در بازی فوتبال بین دو تیم الاهلیو المصری در مصر .
این شاید یک رکورد در تاریخ فوتبال باشد که اینقدر کشته و زخمی برجای گذاشته و میتوان به صراحت این وضعیت را شهر هرت نامید چرا که اگر قانون به درستی اجرا شود و نیروهای انتظامی حضور پر شور داشته باشند هرگز چنین اقدامی نمیشود .
این در حالی صورت میگیرد که کنترل کامل کشور بدست اسلامگرایان افراطی افتاده است و هر روز قدرت پارلمانی خود را از طریق انتخابات بیشتر میکنند و این یک نشانه شوم است برای ملتی که از تاریخ درس نمیگیرد و سرنوشت سی و سه سال پیش ما ایرانیان را از نوع آغاز میکند .
تاریخ لااقل به ما جامعه ایرانی اثبات کرد که حکومت اسلامی از بدو ورود خود چیزی جز شومی و نکبتی و ذلت با خود نمی آورد . هنگامی که خمینی وارد ایران شد نحسی جنگ ایران را گرفت و هشت سال ما را خانه بدوش کرد و اکنون که مشاهده میکنیم نحسی اخوان المسلمین و آن حذب اسلامی اش به جایی رسید که در یک بازی فوتبال اینقدر کشته شوند و سه روز عزای عمومی اعلام شود .
صحبت از خرافات و اعتقاد به نحسی نیست بلکه لپ کلام منظور بی قانون بودن و بی ثبات بودن یک کشور اسلامی را می رساند و همان جمله " شهر هرت " را میتوان برای کشورهایی که مذهب در آن حکم فرماست نامید .

۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه

ماجرای بکار گیری کارگران ترک خلخال و کاباره های بین راهی توسط رضا شاه برای ساخت تونل کندوان چالوس از زبان اهالی روستای شهرستونک

این مقاله که بر گرفته از دوران رضا شاه میباشد به نقل از اهالی شهرتان کوچک شهرستونک در حوالی جاده چالوس میباشد که این صحبت ها از پدران و بزرگان این روستا باقی مانده .
میگویند زمانی که رضا شاه تصمیم به ساخت یک راه ماشین رو از تهران به چالوس و رونق هر دو شهر با ارتباط به یکدیگر گرفت به سرعت توانست با بکارگیری نیروی بسیار تا حدود نصف مسیر را بسازند و تقریبا نصف مسیر را به سرانجام رساندند تا اینکه به یک کوه بزرگ به نام کندوان در نزدیکی روستای کندوان رسید . قابل ذکر است که این کار جاده سازی نیازمند نیروهای کارکشته بود که گویا در آن دوران برای این کار از کارگران آذربایجانی اهل خلخال استفاده می شده است .
زمانی که کارگان به کوه عظیم کندوان برخورد میکنند به رضا شاه خبر می رسید که متاسفانه کاگران از کندن تونل از دل این کوه عاجز هستند و کار نیمه تمام مانده است . خود رضا شاه به سمت چالوس حرکت میکند وقتی که به کندوان میرسد هر چقدر که تلاش میکند تا کارگران را به کار گیرد کارگران زیر بار نمیرفتند تا اینکه رضا شاه یک سیاستی را پیاده میکند . از شاهدان آن زمان نقل شده است که رضا شاه یک اسکناس را بر روی یک تکه از سنگ کوه کندوان میگذارد و به کارگران توضح میدهد که هر یک از کارگران با توجه به توان خود بتواند اندازه فقط یک اسکناس را بتراشد آن اسکناس برای اوست یعنی اگر به اندازه 100 اسکناس را میکندند 100 اسکناس برای آن کارگر می شد . کارگران با استقبال بسیار از این طرح رضا شاه شروع به کار میکنند و در عرض فقط سه سال تونل کندوان با آن عظمت ساخته شد اما در عوض آن رضا شاه برای اینکه این تونل آنقدر خرج دست دولت نگذارد یک سیاست ماهرانه دیگر نیز به خرج داد و دستور داد که در نزدیکی روستاهای اطراف تونل سازی کاباره هایی رو بسازند و هرشب زنان و دختران جوان در آن برنامه اجرا کنند و رقاصه ها در آن مشغول شوند و کارگرانی که علاقه به این برنامه ها دارند باید یک پولی برای دیدن آن خرج کنند . اینطور که از اهالی شهرستان شهرستونک نقل شده است که این کارگران آذربایجانی برای اینکه برای اولین بار در عمر خود با چنین برنامه هایی مواجه شده بودند از شوق این برنامه هر شب در آمد حداقل نصف کار خود برای حفر تونل را خرج خوشگذرانی و صرف برنامه های کاباره هایی بین راهی میکردند و از این راه رضا شاه توانست دست کم نیمی از مخارج صرف شده برای کندن تونل کندوان را به خزانه بازگرداند .
تهیه گزارش از شهرستان شهرستونک – چالوس