یکی از دوستان اخیرا سفری به شهر مشهد داشتند که تعریف میکرد ساعت 4 بعد از ظهر به قصد بازدید از آرامگاه نادر وارد حیات آرامگاه شدم و پس از چند دقیقه یک آقایی ریشو به طرف من داد زد که بگرد ! من هم با عجله برگشتم گفتم بفرمایید ؟ مرد پاسخ داد که ساعت بازدید تمام شده و باید همین الان اینجا رو ترک کنی . من هم گفتم که من پول بلیط دادم حق دارم که بازدید کنم در ثانی هنوز هوا روشنه و چه دلیلی داره که به این وزدی شما درب آرامگاه و موزه نادری را ببندید !!
مرد حراستی که جوابی برای گفتن نداشت گفت برو بیرون برو بیرون حرف زیادی هم نزن . و من هم بدون اینکه آرامگاه نادر را تماشا کنم و سلامی خدمت این سردار بزرگ عرض کنم از محوطه بیرون آمدم و گفتم یکسری به حرم امام رضا بزنم . وقتی که وارد صحن حرم شدم چراغانی های بسیار مجلل را تماشا کردم چنانچه گویا در شب در خیابانهای لاس وگاس قدم میزدم چون همه جا روشن و نه کسی با آدم کاری داشت که ساعت چند اومدی ؟ ساعت چند میری ؟ بلیط هم نمیخواست . در ثانی فرش هم بود که شب رو اونجا خوابیدم . در ضمن از شب تا صبح هم اونجا پر از نگهبان و حراست بود و همه مراقب وسایلمون بودند .
چه خوب هیچ کس هم منو از اونجا بیرون نکرد !
واقعا چرا ؟
نقل شده از سعید سیرجانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر