۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

آقای اوباما امشب آسوده بخواب که مصر هم به زانو در اومد

امروز پس از چالش های بسیار سرنوشت یکی دیگر از جنبش های مردمی موسوم به بهار عربی تعیین شد و محمد مرسی نامزد مورد حمایت اخوان المسلمین از اسلامگرایان مصر ( حزب آزادی و عدالت ! ) به ریاست جمهوری این کشور منتخب شد . این خبر شاید برای ایرانیان اگر چه یک حس بد اما برایمان آنرا تداعی کرد . یادمان روزهایی که اسلامگرایان با رهبری خمینی بر اکثریت دیگر حزب ها توانستند انقلاب را بدست بگیرند و رسما اسلامگرایان روی کار آمدند و سرانجام دیدیم که روزگارمان چه شد .
ملت مصر نیز امروز حکایت 12 فروردین ماه 1358 ما ایرانیان را داشتند چنانچه چشم بسته به نظام جمهوری اسلامی رای " آری " دادیم اما بدون اینکه بدانیم مفهوم جمهوری اسلامی یعنی یک حکومت افراطی دینی – بدون آنکه بدانیم چرا نمیگویند جمهوری ایرانی و چرا جمهوری اسلامی !
مصر امروز شاهد رقابت تنگاتنگ دور دوم انتخابات ریاست جمهوری بین " محمد مرسی " و " احمد شفیق " بود . اما رای اکثریت محمد مرسی را به ریاست جمهوری برگزید . با توجه به گفته های کورش رادمنش تحلیل گر سیاسی که جوانان مصری که امروز بر علیه احمد شفیق بزرگ ارتشیار مصر شعار میدهند کجا بودند آن سالهایی که احمد شفیق در جنگهای کشور مصر با همسایگان جانفشانی میکرد ؟ و واقعا تاسف از برای آن ملتی که فردی مدرن اندیش مثل احمد شفیق را رد و محمد مرسی یک اسلامگرای افراطی که همتای آنرا در ایران و دوران حکومت طالبان در افغانستان دیده ایم برگزیدند .
و امروز باید به آقای اوباما و دستگاه ایالات متحده آمریکا تبریک گفت که به هدفشان که چیزی جز به زانو در آوردن کشوری متمدن و از بد حادثه مسلمان سنی  نبود دست پیدا کردند . از اسنادی که ویکی لیکس منتشر میکرد مبنی بر دخالت شدید امریکا در سقوط حسنی مبارک و آن خدماتی که آمریکا در شبکه های اجتماعی به مخالفان مبارک ارائه میدادند که و همچنین اسنادی از احتمال ایجاد یک کودتا با حمایت آمریکایی بر علیه حسنی مبارک و چه جالب که ایران و مصر در این مرحله هم همتای هم بودند چنانچه اوباما هم به مانند همتای خود جیمی کارتر هر دو از حزب دموکرات آمریکا و هر دو در راه سقوط نظام در ایران و مصر قدم برداشتند و چنانچه جیمی کارتر پافشاری بر ایجاد اصلاحات در کشور داشت آقای اوباما هم چنین مصراتی را برای حسنی مبارک انجام میداد . و همچنین اخبار ضد و نقیضی که از اموال و دارایی های حسنی مبارک در کشورهای اروپایی منعکس میشد و همچنین چنین اقدامی در دوران نظام شاهنشاهی محمدرضا شاه و بهبوهه انقلاب ایران سوق گرفت و این عمل یک حرکت تاکتیکی نام دارد برای به جریان در آوردن جنبش افراد فقیر کشورها که با اعلام دارایی های رهبران و دولتمردان کشورها قشر تنگ دست جامعه را تحریک میکنند . و باید امروز بگوییم دست مریزاد که با چنین استراتژی که از سوی دولتمردان امریکایی جامع عمل پوشانید مصر هم به زانو در آمد همانطور که زنده یاد شاهپور بختیار در خصوص ایران گفت که ادامه اعتصابات از سوی کارمندان شرکت نفت یک حرکت خارجی است برای اینکه ایران را به زانو در بیاورند ... .
چنانچه برخی حمایت دولت آمریکا از مردم انقلاب مصر را حرکتی دموکراتیک و بشردوستانه خطاب کنند میابیست سوال کرد مگر هدف و خواسته های ملت مبارز ایران یا ملت امروز سوریه جدای از ملت مبارز مصر بود ؟ که حتی آقای اوباما و خانوم کلینتون که روزی از نقض حقوق بشر در ایران میگفتند و عده ای هم خشنود از این قضیه که ما دولت آمریکا را به پشت خود داریم پس چرا امروز دیگر کسی از جوامع بین الملل صحبتی از نقض آشکارای حقوق بشر در ایران دم نمیزند ؟ چرا انعکاس خبری از سوی خبرگزاری های اروپایی مبنی بر سرکوب خبرنگاران انجام نمیگیرد ؟ و آیا خون ملت مبارز مصر رنگین تر از مردم مبارز سوریه و ایران بود که آمریکا میبایست آنها را از شر دیکتاتور خبیث !! رهایی میداد ؟!
حال باید ببینیم که آینده مصر چه خواهد شد . آیا دولت جدید اسلامگرای مصر هم که به مانند جمهوری اسلامی ایران با اتکا به اکثریت آرای ملت به قدرت رسید راه سی و سه سال پیش جمهوری اسلامی را پیش خواهد برد ؟ آیا اولین حرکت دولت محمد مرسی بی اعتبار خواندن قرارداد کمپ صلح دیوید بین مصر و اسرائیل است همانطور که جمهروی اسلامی بعنوان اولین حرکت ضد آمریکایی خود از پیمان سنتو خارج شد ؟ و آیا یک همتای دیگر برای جمهوری اسلامی در جهان اسلام پدید خواهد آمد و جمهوری اسلامی با حمایت مالی خود بر اسلامگرایان مصر میتواند نفوذ خود را در آن کشور گسترش دهد ؟ و در چنین مرحله ای است که دیکتاتوری و استبداد دینی در مصر حاکم خواهد شد . و با گذر زمان چیزی از مصر جز یک ویرانه نخواهد ماند چرا که این امر و حاکمیت اسلامگرایان برای ملت ایران امری کهنه تقلی میشود و بهترین تجربه از برای استبداد دینی را میتوان از یکایک ملت ستم کشیده ایران دانست .
با اینکه امیدها بعنوان بشر و آن شباهت هایی که در بین ملت ایران و ملت مصر وجود دارد من جمله تمدن هر دو کشور که بالغ بر 700 سال است و همچنین از لحاظ دین که هر دو مسلمان و هر دو با امر تازیان به اسلام گرایش پیدا کردند و همچنین با اکتفا به گفته های شاهنشاه آریامهر محمدرضا شاه پهلوی و زنده یاد محمد انور سادات رییس جمهور فقید مصر که همدیگر را برادر هم میدانستند ایران و مصر دو شکور برادر یکدیگر هستند و مسلما چنانچه خود ما ایرانیان در منجلاب حکومت اسلامی درجا میزنیم اما آرزو داریم که لااقل ملت مصر این حماقت را به خرج ندهند و تجربه را آسان به دست بیاورند و راه سی و سه سال پیش ملت ایران را نپیمایند و همچنین نگذارند بازیچه دست استعمارگران شوند که هدفشان چیزی جز حاکمیت دینی در کشورهای متمدن و در حال توسعه نیست چرا که تنها با حاکمیت اسلامی است که میتوانند نفت و گازمان را به راحتی به تاراج ببرنند میتوانند ملیت آن ملت را به حراج بزنند و تنها با حامیت ملی است که میتوانند در یک جامعه تفرقه بیفکنند .

به امید رهایی از چنگ استبداد دینی و جدایی دین از سیاست
با تشکر فراوان
سامان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر